نظریه ی پلورالیسم دینی و سخن گفتن از آن در حوزه ی فرهنگی جامعه ی ایران، مسئله ی جدیدی نیست؛ بلکه سابقه ای چندین دهه دارد. مرحوم آیت اللّه مجتبی قزوینی در رساله ای با عنوان (بیان الفرقان فی نبوّة القرآن) که بیش از پنجاه سال پیش نوشته اند، به یک جریان فکری اشاره می کنند که از منشأ مغرب زمین در جهان اسلام ترویج می شده و می گویند: (منظور کیوان قزوینی هم از نوشته جاتش همین است.... وی می گوید که از زرتشت، پس از این که کارش بالا گرفت، پرسیدند: چه دستور می دهی؟ او گفت: دستور من این است که هر دینی دارید، بر همان دین بمانید و خدا را با همان روش پرستش کنید؛ زیرا خدا پرستیده می شود بر هر طریقی؛ گرچه ستاره پرستی...).[2] همین مفاد و مفهوم را می توان در افکار و اندیشه های مطرح قبل از پیروزی انقلاب یافت؛ چنان که استاد مطهّری(رحمه الله) در کتاب (عدل الهی) به همین نظریه اشاره کرده، می گوید: (بسیاری از مردم زمان ما، طرف دار این فکر شده اند که برای انسان کافی است که خدا را بپرستد و به یکی از ادیان آسمانی که از طرف خدا آمده است انتساب داشته باشد و دستورهای آن را به کار بندد؛ شکل دستورها چندان اهمیتی ندارد).[3] امّا گشوده شدن باب گفت و گو و بحث از پلورالیسم دینی و رواج آن، بعد از پیروزی انقلاب در عرصه ی فرهنگی جامعه، به واسطه ی گروهی به نام روشن فکران دینی بوده است و منظور از روشن فکران دینی، طیفی از تحصیل کرده ها در فرهنگ غرب با گرایش های مذهبی است. این گروه، با عقاید و باورهای خاص خود در مسائل فرهنگی و سیاسی، به خاطر انحرافی که در ادامه ی سخن به بعضی از آن ها اشاره خواهم کرد، علی رغم باور آن ها، با وجود فضای باز فرهنگی و بهره برداری این طیف از آن فرصت، بحث پلورالیسم را تحت عنوان (گفت و گویی در مسائل دین پژوهی) در نشریه ی مخصوص به خود مطرح کردند. طرح گفت و گو در باره ی پلورالیسم دینی، توسط این جریان فکری و ارایه ی مقاله ی (صراط های مستقیم) توسط مؤلف آن، بحث ها و نزاع ها را در این زمینه پیش از پیش در جامعه ی فرهنگی ایران ترویج کرد. در این زمینه خود نیز تصریح کرده اند که: (بحث پلورالیسم دینی، در چند دهه ی اخیر، کانون توجه بسیاری از دین پژوهان معاصر بوده است. کیان در شماره ی 28 کوشید باب این بحث را در قلمرو تفکر دینی ایران نیز بگشاید و پلورالیسم را از زوایای گوناگون مورد بررسی قرار دهد. در شماره ی 36، مقاله ی صراط های مستقیم از دکتر عبدالکریم سروش، بر موج مباحثات فکری در خصوص پلورالیسم دینی دامن زد و نقد و نظرهای فراوانی در جامعه ی فکری ایران برانگیخت).[4] انگیزه ی مروّجان طرح پلورالیسم دینی امّا در مورد انگیزه ی مروّجان طرح پلورالیسم دینی در جامعه ی فکری ایران باید بگوییم که گرچه این امر می تواند علل و انگیزه های متعدد و پنهان و آشکاری داشته باشد، به طوری که دست یابی و استقرای همه ی آن ها ممکن نباشد، ولی می توان به بعضی از انگیزه ها و اغراض، با دقت در آثار و عمل کرد روشن فکران دینی از زمان بعد از پیروزی انقلاب و حمایت گسترده و همه جانبه ی استعمار و استکبار غرب از آن ها اشاره کرد: یک. خودباختگی این گروه در قبال پیش رفت صنعتی جهان غرب و اعتقادشان به لزوم تبعیّت کامل از فرهنگ غرب، به عنوان تنها راه پیش رفت و تکامل و توسعه ی کشور؛ برای روشن شدن این مطلب، توجه به موارد زیر ضروری است: الف. این گروه خود را یکی از عوامل پیروزی انقلاب اسلامی می دانند و اظهار می دارند که انقلاب اسلامی ایران بیش از هر چیز محصول ائتلاف، هم دلی و وحدت جریان روشن فکری دینی و روحانیّت بوده است. ب. ایده و افکار این گروه در امور سیاسی و فرهنگی و اراده ی جامعه بر اساس مدل های مدرن غربی. ج. باور آن ها بر کارآمدتر بودنشان در اداره و مدیریت جامعه و توجیه این باور به دوران پیروزی انقلاب. د. اعتقادشان بر بی توجّهی نظام حاکم به این ها از روی عمد یا تجاهل با تکیه بر قرائت ویژه ای از دین و ردّ و طرد و لعن قرائت های دیگر. پس با توجه به امورِ مذکور، این گروه تلاش خود را متمرکز در فعالیت های فرهنگی و ایجاد زمینه های مناسب می کند تا حضور مجدّد خود را بازیابد و با مطرح کردن خود به عنوان مولّدان فکر و اندیشه و القای افکاری هم چون پلورالیسم، دموکراسی، سکولاریسم و... که منشأ غربی دارند، به جامعه ی فکری ایران، علاوه بر ایجاد بستر برای اهداف خود، خواسته یا ناخواسته، زمینه های تحقق اهداف استکبار را که خارج کردن دین اسلام از صحنه ی جامعه است، ایجاد کنند. دوم. جلوگیری از صدور فرهنگ اسلامی و فرهنگ انقلاب؛ وقتی همه ی سخن ها و ادیان و عقاید صحیح بود، پس لزومی ندارد که سایرین هم به اسلام دعوت شوند. وقتی همه ی ادیان به حقّ بود و هیچ یک بر دیگری برتری نداشت، چرا فقط اسلام مطرح باشد و چرا باید ولایت فقیه که فقط مبتنی بر اندیشه های مذهب شیعه است، مطرح باشد؟ این سخن می تواند تحلیلی برای دفاع همه جانبه ی استعمار از آزادی بیان و قلم و آزادی اندیشه در جامعه ی ایران باشد و انحراف آن ها را روشن کند. سوّم. هموار کردن راه نفوذ افکار و عقاید و ارزش های مادّی و غربی در جامعه ی ما؛ وقتی دین و فرهنگ و اندیشه های ما مطلق نبود و تنها دین حقّ را اسلام ندانستیم، قهراً راه برای سایر ادیان و مکاتب باز می شود. وقتی سایر فرَق و مذاهب هم حقّ هستند، چرا ما از سلیقه ها، مزایا و ارزش های دیگران پیروی نکنیم. پی نوشتها: [1]. محقق: محسن چورمقی، کارشناس ارشد فلسفه. [2]. کتاب نقد: دوازده تبصره بر پلورالیسم دینی، شماره ی 4. [3]. مرتضی مطهّری، مجموعه آثار/ عدل الهی، (انتشارات صدرا)، ج 1. [4]. گفت و گو با عبدالکریم سروش، کیان: حقّانیّت، هدایت، شماره ی 40. منبع: پلورالیسم دینی ، رضا مصطفی لو، نشر مرکز مطالعات و پژوهشهای فرهنگی حوزه علمیه (1380).
اوّلین بار بحث پلورالیسم دینی توسط چه کسانی در جامعه ی ما مطرح شد و انگیزه ی آنان از طرح این بحث چه بوده است؟[1]
نظریه ی پلورالیسم دینی و سخن گفتن از آن در حوزه ی فرهنگی جامعه ی ایران، مسئله ی جدیدی نیست؛ بلکه سابقه ای چندین دهه دارد. مرحوم آیت اللّه مجتبی قزوینی در رساله ای با عنوان (بیان الفرقان فی نبوّة القرآن) که بیش از پنجاه سال پیش نوشته اند، به یک جریان فکری اشاره می کنند که از منشأ مغرب زمین در جهان اسلام ترویج می شده و می گویند: (منظور کیوان قزوینی هم از نوشته جاتش همین است.... وی می گوید که از زرتشت، پس از این که کارش بالا گرفت، پرسیدند: چه دستور می دهی؟ او گفت: دستور من این است که هر دینی دارید، بر همان دین بمانید و خدا را با همان روش پرستش کنید؛ زیرا خدا پرستیده می شود بر هر طریقی؛ گرچه ستاره پرستی...).[2]
همین مفاد و مفهوم را می توان در افکار و اندیشه های مطرح قبل از پیروزی انقلاب یافت؛ چنان که استاد مطهّری(رحمه الله) در کتاب (عدل الهی) به همین نظریه اشاره کرده، می گوید: (بسیاری از مردم زمان ما، طرف دار این فکر شده اند که برای انسان کافی است که خدا را بپرستد و به یکی از ادیان آسمانی که از طرف خدا آمده است انتساب داشته باشد و دستورهای آن را به کار بندد؛ شکل دستورها چندان اهمیتی ندارد).[3]
امّا گشوده شدن باب گفت و گو و بحث از پلورالیسم دینی و رواج آن، بعد از پیروزی انقلاب در عرصه ی فرهنگی جامعه، به واسطه ی گروهی به نام روشن فکران دینی بوده است و منظور از روشن فکران دینی، طیفی از تحصیل کرده ها در فرهنگ غرب با گرایش های مذهبی است.
این گروه، با عقاید و باورهای خاص خود در مسائل فرهنگی و سیاسی، به خاطر انحرافی که در ادامه ی سخن به بعضی از آن ها اشاره خواهم کرد، علی رغم باور آن ها، با وجود فضای باز فرهنگی و بهره برداری این طیف از آن فرصت، بحث پلورالیسم را تحت عنوان (گفت و گویی در مسائل دین پژوهی) در نشریه ی مخصوص به خود مطرح کردند. طرح گفت و گو در باره ی پلورالیسم دینی، توسط این جریان فکری و ارایه ی مقاله ی (صراط های مستقیم) توسط مؤلف آن، بحث ها و نزاع ها را در این زمینه پیش از پیش در جامعه ی فرهنگی ایران ترویج کرد. در این زمینه خود نیز تصریح کرده اند که: (بحث پلورالیسم دینی، در چند دهه ی اخیر، کانون توجه بسیاری از دین پژوهان معاصر بوده است. کیان در شماره ی 28 کوشید باب این بحث را در قلمرو تفکر دینی ایران نیز بگشاید و پلورالیسم را از زوایای گوناگون مورد بررسی قرار دهد. در شماره ی 36، مقاله ی صراط های مستقیم از دکتر عبدالکریم سروش، بر موج مباحثات فکری در خصوص پلورالیسم دینی دامن زد و نقد و نظرهای فراوانی در جامعه ی فکری ایران برانگیخت).[4]
انگیزه ی مروّجان طرح پلورالیسم دینی
امّا در مورد انگیزه ی مروّجان طرح پلورالیسم دینی در جامعه ی فکری ایران باید بگوییم که گرچه این امر می تواند علل و انگیزه های متعدد و پنهان و آشکاری داشته باشد، به طوری که دست یابی و استقرای همه ی آن ها ممکن نباشد، ولی می توان به بعضی از انگیزه ها و اغراض، با دقت در آثار و عمل کرد روشن فکران دینی از زمان بعد از پیروزی انقلاب و حمایت گسترده و همه جانبه ی استعمار و استکبار غرب از آن ها اشاره کرد:
یک. خودباختگی این گروه در قبال پیش رفت صنعتی جهان غرب و اعتقادشان به لزوم تبعیّت کامل از فرهنگ غرب، به عنوان تنها راه پیش رفت و تکامل و توسعه ی کشور؛ برای روشن شدن این مطلب، توجه به موارد زیر ضروری است:
الف. این گروه خود را یکی از عوامل پیروزی انقلاب اسلامی می دانند و اظهار می دارند که انقلاب اسلامی ایران بیش از هر چیز محصول ائتلاف، هم دلی و وحدت جریان روشن فکری دینی و روحانیّت بوده است.
ب. ایده و افکار این گروه در امور سیاسی و فرهنگی و اراده ی جامعه بر اساس مدل های مدرن غربی.
ج. باور آن ها بر کارآمدتر بودنشان در اداره و مدیریت جامعه و توجیه این باور به دوران پیروزی انقلاب.
د. اعتقادشان بر بی توجّهی نظام حاکم به این ها از روی عمد یا تجاهل با تکیه بر قرائت ویژه ای از دین و ردّ و طرد و لعن قرائت های دیگر.
پس با توجه به امورِ مذکور، این گروه تلاش خود را متمرکز در فعالیت های فرهنگی و ایجاد زمینه های مناسب می کند تا حضور مجدّد خود را بازیابد و با مطرح کردن خود به عنوان مولّدان فکر و اندیشه و القای افکاری هم چون پلورالیسم، دموکراسی، سکولاریسم و... که منشأ غربی دارند، به جامعه ی فکری ایران، علاوه بر ایجاد بستر برای اهداف خود، خواسته یا ناخواسته، زمینه های تحقق اهداف استکبار را که خارج کردن دین اسلام از صحنه ی جامعه است، ایجاد کنند.
دوم. جلوگیری از صدور فرهنگ اسلامی و فرهنگ انقلاب؛ وقتی همه ی سخن ها و ادیان و عقاید صحیح بود، پس لزومی ندارد که سایرین هم به اسلام دعوت شوند. وقتی همه ی ادیان به حقّ بود و هیچ یک بر دیگری برتری نداشت، چرا فقط اسلام مطرح باشد و چرا باید ولایت فقیه که فقط مبتنی بر اندیشه های مذهب شیعه است، مطرح باشد؟
این سخن می تواند تحلیلی برای دفاع همه جانبه ی استعمار از آزادی بیان و قلم و آزادی اندیشه در جامعه ی ایران باشد و انحراف آن ها را روشن کند.
سوّم. هموار کردن راه نفوذ افکار و عقاید و ارزش های مادّی و غربی در جامعه ی ما؛ وقتی دین و فرهنگ و اندیشه های ما مطلق نبود و تنها دین حقّ را اسلام ندانستیم، قهراً راه برای سایر ادیان و مکاتب باز می شود. وقتی سایر فرَق و مذاهب هم حقّ هستند، چرا ما از سلیقه ها، مزایا و ارزش های دیگران پیروی نکنیم.
پی نوشتها:
[1]. محقق: محسن چورمقی، کارشناس ارشد فلسفه.
[2]. کتاب نقد: دوازده تبصره بر پلورالیسم دینی، شماره ی 4.
[3]. مرتضی مطهّری، مجموعه آثار/ عدل الهی، (انتشارات صدرا)، ج 1.
[4]. گفت و گو با عبدالکریم سروش، کیان: حقّانیّت، هدایت، شماره ی 40.
منبع: پلورالیسم دینی ، رضا مصطفی لو، نشر مرکز مطالعات و پژوهشهای فرهنگی حوزه علمیه (1380).
- [سایر] تاریخچه ای از بحث پلورالیسم دینی را ارایه بفرمایید.
- [سایر] نظریات رقیب پلورالیسم دینی کدام اند؟[1]
- [سایر] نظر اسلام در باره ی پلورالیسم دینی چیست؟[1]
- [سایر] پلورالیسم دینی از منابع دینی قابل استنباط هست یا نه؟[1]
- [سایر] پلورالیسم دینی را تبیین نمایید.
- [سایر] پیآمدهای منفی پلورالیسم دینی کدامند؟
- [سایر] نظر اسلام درباره پلورالیسم دینی چیست؟
- [سایر] آیا پلورالیسم دینی با خاتمیّت سازگاری دارد؟
- [سایر] میان پلورالیسم دینی و سیاسی چه نسبتی وجود دارد؟
- [سایر] پیشینه و انگیزه طرح نظریة قرائتهای مختلف چیست؟
- [آیت الله اردبیلی] کسی که اعتکاف میکند، باید در روز از انجام آنچه روزه را باطل میکند بپرهیزد؛ همچنین امور زیر در شب باشد یا روز موجب باطل شدن اعتکاف میشود: 1 جماع. 2 بنابر احتیاط واجب اِستمناء؛ چه به شکل حرام آن یا در اثر نگاه یا لمس همسر باشد. 3 اِستشمام بوی خوش. 4 خرید و فروش، مگر آن که ضرورتی در بین باشد، بلکه احتیاط واجب آن است که در غیر حالت ضرورت، اعمال تجاری دیگر (غیر از خرید و فروش) را نیز انجام ندهد. 5 مجادله و بحث به منظور برتری و خودنمایی؛ در امور دینی باشد یا دنیایی.
- [آیت الله اردبیلی] برگزاری مسابقاتی که در بالا بردن شئون دینی، علمی، ادبی، هنری یا فنّی جامعه مؤثّرند، مانند مسابقات حفظ قرآن و احکام، علوم ریاضی و مقاله نویسی، بدون شرط بندی دو طرف جایز و پسندیده است و اگر فرد سوم یا مؤسّسه و یا دولت برگزار کننده، به برندگان، جوایز نقدی یا غیر نقدی اعطا کند، اشکال ندارد و برنده مالک میشود.
- [آیت الله اردبیلی] اگر کالایی را به انگیزه گرانتر شدن از دسترس مردم دور نگاه دارد، ولی آن کالا توسط دیگران به مردم عرضه شود و به گونهای نباشد که آنان در مضیقه و سختی قرار گیرند، در این صورت احتکار صادق نیست. =============================================================================== 1 وسائل الشیعة، چاپ آل البیت، باب 3 از (أبواب آداب التّجارة)،ح2 و 4،ج17،ص386 و 387. 2 همان، باب 27،ح1، 3، 6، 11 و 13،ص423 - 427.
- [آیت الله اردبیلی] هیچ مسلمانی نباید نسبت به مسائل و مشکلات سایر مسلمانان بیتفاوت باشد و به اندازه قدرت و توان خود موظّف است در اصلاح امور دینی و دنیایی دیگران اقدام نماید. از رسول خدا صلیاللهعلیهوآلهوسلم نقل شده است که فرمودند: (کسی که صبح کند در حالی که به امور مسلمانان اهتمام نورزد مسلمان نیست).(1)
- [آیت الله بهجت] تخلی در چهار مکان حرام است : 1 در کوچه های بن بست، در صورتی که صاحبانش اجازه نداده باشند . 2 در ملک کسی که اجازه تخلی نداده است. 3 در جایی که برای عده مخصوصی وقف شده است، مثل بعضی از مدرسه ها. 4 روی قبر مؤمنین یا سایر مقامات مقدسه دینی ومذهبی، در صورتی که بی احترامی به آنان باشد.
- [آیت الله اردبیلی] زکات از واجبات بزرگ الهی است که در قرآن و روایات در کنار نماز و اعتقاد به آخرت قرار گرفته است و هدف از آن تأمین اجتماعی، تعدیل ثروت، تأمین زندگی فقرا، ایجاد تسهیلات و منافع عمومی و دینی و جذب غیر مسلمانان به اسلام است و یقینا اگر ثروتمندان زکات اموال خویش را بپردازند، فقر از جامعه اسلامی رخت برمیبندد. امام صادق علیهالسلام میفرماید: (همانا خداوند عزّوجلّ در اموال ثروتمندان برای فقرا به اندازه کفایت آنان واجب فرموده است و اگر میدانست آن مقدار کفایت نمیکند، هر آینه بر آن میافزود. آنچه بر سر فقرا آمده است به سبب کاستی الهی نیست، بلکه به علّت منع حقوق آنان از سوی کسانی است که حقوق فقرا را ادا نمیکنند و به درستی اگر مردم حقوق مستمندان را ادا میکردند، آنان در رفاه زندگی میکردند.)(1) با برچیده شدن فقر از جامعه، امنیت اجتماعی نیز حاکم میگردد؛ علی علیهالسلام میفرماید: (اموال خویش را با زکات پاسداری کنید.)(2) پرداختن زکات موجب رهایی از عذاب الهی(3) و حافظ جان و مال است و خداوند عزّوجلّ میفرماید: (هر آنچه را در راه خداوند انفاق میکنید خداوند به شما باز میگرداند و او بهترین روزی دهندگان است.)(4) نماز با پرداختن زکات است که به ثمر مینشیند چنانکه در روایت آمده است: (آن کسی که نماز به پایدارد و زکات نپردازد =============================================================================== 1 وسائل الشیعة، چاپ آل البیت، باب 1 از (أبواب ما تجب فیه الزکاة)،ح2،ج9،ص10. 2 نهج البلاغه، صبحی صالح، حکمت 146. 3 (آنان را که طلا و نقره گنجینه میکنند و آن را در راه خداوند انفاق نمیکنند، به عذاب دردناک بشارت ده.)، توبه(9):34. 4 سبأ(34):39. گویا نماز نخوانده است.)(1)
- [آیت الله اردبیلی] صدقه دادن که یک اقدام خالصانه و صادقانه میباشد، مورد سفارش قرآن کریم و احادیث فراوان قرار گرفته و موجب خیر و برکت در زندگی، دفع بلا و مرگهای ناگهانی و شفای بیماران میشود و همان طور که پیامبر اسلام صلیاللهعلیهوآلهوسلم فرموده: (کلّ معروف صدقه)(1) یعنی هر کار خیر و پسندیدهای، صدقه محسوب میشود و اقداماتی که موجب هدایت گمراهان، حمایت نیازمندان و عمران و آبادانی مادی و معنوی جامعه گردد، ماندگارتر و مفیدتر میباشد.
- [آیت الله اردبیلی] کعبه معظّمه اوّلین خانه و قبله مردمان و مایه برکت و هدایت جهانیان و پناهگاه واردان و نشانهای از ابراهیم خلیلالرّحمان علیهالسلام است. مردمان به دعوت عامّ ابراهیم علیهالسلام به اشتیاق چون پرندگانی که به آشیانه خویش برمیگردند، برای ابراز فروتنی در مقابل عظمت و بزرگی خداوند و گواهی به عزّت او، در جایگاه پیامبران به گونه فرشتگان عرش بر دورش طواف میکنند. خداوند سبحان آن خانه را عَلَم اسلام و حجّ آن را واجب و احترامش را لازم دانست(1). کعبه وسیله قوام و قیام مردم است(2) و مظهر وحدت و مشهد منفعت و وعدهگاه اخلاص و دوری از مظاهر دنیوی و توکّل بر خداوند است؛ امام صادق علیهالسلام فرمودهاند: (خداوند در تشریع فریضه حج مردم را به چیزی امر کرد که علاوه بر تعبّد و اطاعت دینی، مشتمل بر مصالح و منافع دنیوی نیز هست.)(3) پس بر آنان که توانایی دارند، واجب است خالصانه متوجّه ذات حق گردند و آن چنانکه خداوند فرموده است، حج و عمره را بجا آورند که انجام دادن آن، برکت و ترک آن، هلاکت و تباهی همگان است.
- [آیت الله مکارم شیرازی] روزه تمام روزهای سال، غیر از روزه های حرام و مکروه که دربالا گفته شد، مستحبّ است، ولی بعضی از روزها تأکید بیشتری دارد از جمله: 1 پنجشنبه اوّل و آخر هر ماه و اوّلین چهارشنبه بعد از روز دهم ماه، حتّی اگر کسی اینها را به جا نیاورد مستحبّ است قضا کند. 2 سیزدهم و چهاردهم و پانزدهم هر ماه. 3 تمام ماه رجب و شعبان و اگر نتواند قسمتی از آن را روزه بگیرد، هر چند یک روز باشد. 4 روز بیست و چهارم ذی الحجّه و بیست و نهم ذی القعده. 5 روز اوّل ذی الحجّه تا روز نهم، ولی اگر به واسطه ضعف روزه نتواند دعاهای روز عرفه را بخواند روزه آن روز مکروه است. 6 عید سعید غدیر (هیجده ذی الحجّه). 7 روز اوّل و سوم و هفتم محرم. 8 روز تولّد پیغمبر اکرم(صلی الله علیه وآله)(17 ربیع الاول). 9 روز مبعث رسول خدا(صلی الله علیه وآله)(27 رجب). 10 روز عید نوروز.
- [آیت الله اردبیلی] ازدواج سنّت پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآلهوسلم و از محبوبترین نهادها در نزد پروردگار و موجب رحمت و کثرت رزق و طرد بیبندوباری و فحشا از جامعه است(1) و خداوند متعال جامعه اسلامی را به ایجاد عُلقه ازدواج بین زنان و مردان مجرّد امر فرموده و وعده فضل و گشایش بر آنان داده است.(2) علاقه به خانواده و همسر، از اخلاق انبیاء و نشانه کثرت ایمان است به گونهای که پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآلهوسلم علاقه به همسر را در ردیف علاقه به نماز و شمیم عطر قرار داده است(3). در روایات آمده است: آنگاه که خداوند متعال اراده میکند خیر دنیا و آخرت را به مسلمانی ارزانی دارد، به وی قلبی خاشع و زبانی ذاکر و جسمی صابر و همسری مؤمن عطا میکند که به هنگام نظر به او مسرور شود و در غیاب شوهرش از خود و اموال او پاسداری کند(4) و نیز در روایت آمده است: اگر مردی به خواستگاری آمده که دین، اخلاق و امانتداری او را میپسندید، خواستگاری او را بپذیرید در غیر این صورت فتنه و فساد عظیمی زمین را فرا خواهد گرفت.(5)